از دفتر - دوم

می خواهم ببینم درونت را
بشنوم سرودت را
از بر کنم حرفت را
بیاندازم در سر هوایت را
تنفس کنم هوایت را
بیاموزم مرامت را
به جان بخرم ملالت را
شاید این بار سیاهی ام ، سفیدی ات را خاکستری نکرد...

Comments (20)

Loading... Logging you in...
  • Logged in as
داره قلمت روان تر مي شه و واژه هات هم ... وزن پيدا مي كنه و آهنگ ...
باشد انجام بده. اشکالی ندارد این بار
اول بگم من هیچ برداشتی نکردم و اول بگم که فوق العاده بود مثل دفعه قبل و بهتر از اون بهت پیشنهاد میدم بیشتر بنویسی که هر روز بهتر از روز قبلت هستی ولی یه نظر شخصی راجع به یکی از جملاتت دارم
شاید این بار سیاهی ام ، سفیدی ات را خاکستری نکرد...
چرا حتی توی رویاها هم باید اینجوری فکر کنی؟؟؟
هیچکس نه سیاه مطلق است نه سفید مطلق
حتی اگه واقعا فکر میکنی تو سیاهی و اون سفید چرا به این فکر نمیکنی که اون میتونه سیاهی تورو به خاکستری تبدیل کنه؟؟؟؟؟
انرژی منفی نداریم! اینجور احساس ها نداریم! حتی تو رویا
عاشق شدي؟
شاید از سیاهی تو کم شد:)
baba shaaer! baba honarmand!!!
بابا بی خیال!!!
مانده بر راه's avatar

مانده بر راه · 824 weeks ago

من اینجوری زاده شدم دوست من..در قشنگترین لحظاتمم حرفام تلخی داره
تا رستگاری راه ِ زیادی نسیت....
بینهایت دلنشین بود، بی نهایت...
سلام
منم تازه اومدم بلاگر ولی زیاد بلد نیستم
اجازه می دم! :دی!
سلامممممممممممم:)
شاید!
شعرات پخته تر شدن..
به نام خدا ... !
برای هزارمین بار میام اینجا و تلاش میکنم تا کامنتی هرچند ناقابل بجا بزارم.گویا شما هم در تلاش بوده تا امثال ما بتوانند نظر بگذارند و هی مدل کامنتدونی خود را تغییر میدهی ! به هر حال فقط محض امتحان ! خدایا به تو توکل میکنم و با نام و یاد تو این کامنت را ارسال می نمایم امید است موفق شویم !!!
پیشنهاد می کنم هیچ کس درون هیچ کس را نبیند! (آیکون نگران ِ مشکوک!)
مي بينم كه فنا گشتي :دي
وقتی ادبی مینویسی عالی میشی پوری پدر.
امیدوارم سفیدیش سیاهیت رو محو کنه...
سلام.
وبلاگ نو مبارک البته با تاخیر...
دوباره از اول ؟
وای نه .
اصلا .
خيلي خوب بود و يه چيزايي به ذهنم رسوند كه حرف دل خودم بود!!! براي همين يه جورايي توي پست جديدم تاثير داشت....

Post a new comment

Comments by