از دفتر - چهارم

و خداوند مادرها را آفرید تا آدم ها بدانند عشق یعنی چه؟ دیگر خواهی بی خودخواهی یعنی چه؟ نگرانی از ته دل، فدا شدن، نگاه از سر علاقه، لبخند بی بهانه، دعای بی ریا، دلشوره یعنی چه؟
چه میکند این مادری با مادر که ندیدم مادری پشیمان باشد از مادری؟

Comments (9)

Loading... Logging you in...
  • Logged in as
جون خودم هرکار کردم این جمله آخری رو نفهمیدم یعنی چه ؟؟؟ اصلا سرش کجاست تهش کجاست ؟
همان کاری که آتش با ققنوس می کند... می سوزاندش اما از خاکسترش دوباره متولد می شود.
این یه نمونه ی کوچیکی از عشق خدا به بندشه
کلا نمی شه هیچ وقت شناخت مادرها رو
همیشه یه چیزی واسه غافلگیری دارن
توی خط آخر"ندیدم" رو به اشتباه نوشتی "ندیم"
آره راست میگی. ولی گاهی وقتا ...
مادری دارم بهتر از برگ درخت!
زیبا گفتین اما راجع به پدرا بی انصاف نباشیم
دلمان برای ان خط زیبا کنار صفحه که نوشته بود پورپدر تنگ شد
مادر شدن یک جور دیوانگی است!
سلام
واقعا مادرها عاشقن خیلی خیلی زیاد
اما به عقیده ی بعضیها مادرها از خود گذشتگی می کنن نه عاشقی
من که گیج شدم
اگه این از خودگذشتگیه چرا بهشت زیر پای از خود گذشته ها نیست؟
مادری یکی از اون مقولاتی ست که من برای نوشتن درش لالم!
از دستم در رفته بود خوندن ِ این، خوندمش!

Post a new comment

Comments by